بانوان وعده ي احمدي نژاد را تحقق بخشيدند

تقريبن دوسال از زماني كه احمدي نژاد وعده اش مبني بر عدم دخالت دولت درباره ي بدحجابي، رنگ و شكل لباس جوانان و بانوان را از ياد برد مي گذرد. وي در مصاحبه ي انتخاباتي خود با شبكه دوم صدا وسيما، گير دادن به تار موي جوانان و يا اندازه ي مانتوهاي شان را تقبيح و تاكيد كرده بود، شان دولت و همچنين ملت فراتر از اين حرف هاست.يكسالي پس از انتخابات رياست جمهوري دوره ي نهم طرح «امنيت اجتماعي» كه به زبان ساده تر همان برخورد خشن با پديده هاي باصطلاح ناهنجار اجتماعي از ديد حاكميت است آغاز شد. اگر دولت خاتمي مانعي بر سر برخورد خشن نيروي انتظامي ، بسيجي ها و گروههاي فشار با مسايل اجتماعي بود. در اين دوره، خود دولت «معجزه هزاره سوم» طرح باصطلاح «سالم سازي اجتماعي» و بگير و ببند را ارايه داد و كوشيد با شدت و حدت انجام شود هرچند تاكنون سرانجامي نيافته و خوش فرجام نبوده است. اگر مردم دل در گرو كاري داشته باشند اصلن نيازي به اين همه تكاپو و تلاش نيست. بي عسس و داروغه هم، جامعه ي به زعم حاكمان ناهنجار، بهنجار مي شد اما چون مردم نخواستند مي بينيد نمي شود كه نمي شود.با دخالت مستقيم دولت نقش گروهك هاي فشار و چماقدار كمرنگ تر شد اما نيروي انتظامي به نيابت از دولت ماموريت يافت با مردم و بانوان باصطلاح هنجار شكن برخورد كند. آنهم برخورد از همان جنسي كه چند ماه قبل حتا صداي تلويزيون جمهوري اسلامي را هم در آورد بطوريكه شبكه ي دوم سيما بدمستي كرده، برنامه هاي مستندي درباره ي زياده روي نيروي انتظامي در اين ارتباط روي آنتن برد. «فرزاد حسني» مجري برنامه ي تلويزيوني فوق، سردار رادان فرمانده نيروي انتظامي تهران بزرگ را با سووالات دقيق اش به ميخ كشيد. رادان در حضور ميليون ها بيننده بوضوح كم آورد، اين امر آنقدر ملموس بود كه باعث تعليق از كار و سپس تبعيد فرزاد حسني از شبكه دوم به شبكه جام جم شد. مجري و هنرپيشه ي نچندان محبوبي كه اكنون از محبوبيتي درخور برخوردار است. گويا در اين ملك هر كه پنجه در پنجه مسوولان و مديران درافكند، جايي براي خود در قلوب ملت دست و پا خواهد كرد. حكايت زندان رفتن است كه ديرگاهي نكوهيده بود و هر كه طعم تلخ حبس مي چشيد در دايره ي بي حرمتي جامعه هم محبوس مي شد. اما سالهاست زندانيان خصوصن آنان كه به جرايم غيرانتفاعي پشت ديوارها محبوس مي شوند از احترامي عميق در جامعه برخوردارند براي مثال چه كسي مي تواند ادعا و ثابت كند عمادالدين باقي از قاضي و دادستاني كه او را پشت ميله ها فرستادند نزد مردمان اين «كهن دياران» محبوب تر نيست؟برخورد كلنگي با جوانان خصوصن بانوان چنان جو نارضايتي در جامعه ايجاد كرد كه بمرور مردم در كوچه و خيابان از حالت تماشاچي بيرون آمدند و در هنگام برخورد ماموران با زن و بچه هاي شان با هو و سروصدا كردن واكنش نشان دادند. جدي ترين واكنش در ميدان صادقيه تهران بوقوع پيوست و كار از هو كردن و غيره فراتر رفت و شعارهاي ضدحكومتي سرداده شد. «خبرنگاران افتخاري موبايل بدست» هم، كه همه جا حاضرند و علي الظاهر در آن روز و ساعت در ميدان صادقيه هم بودند، به ثبت و ضبط ماوقع پرداخته آنرا در اينترنت قرار دادند. پخش اين صحنه ها از رسانه هاي برون مرزي باعث شد حاكميت متوجه شود در حال گام گذاشتن به آنسوي آستانه ي تحمل مردم است.ابتداي تابستان امسال هم مسوولان وانمود كردند بشدت با هرگونه به زعم خود ناهنجاري اجتماعي برخورد مي كنند. البته شواهد چيز ديگري را نشان مي داد و آن، كشيدن ترمز توسط مسوولان بود چون علي الظاهردريافتند مردم با اينهمه بدبختي و فشارهاي گوناگوني كه در همه ي زمينه ها تحمل مي كنند هيچ بعيد نيست سر همين ماجراي برخورد با زن و بچه هايشان آمپر بچسبانند و آن شود كه نبايد، بطوريكه بعد هزارعاقل نتوانند سنگ را از چاه درآورند. از اين گذشته طرح فوق كمترين نتيجه اي دربرنداشت و مردم بالاخص جوانان مُصر هستند آنگونه كه مي پسندند رفتار كنند كسي را هم وكيل و وصي بهشت و جهنم رفتن خود نمي دانند. گذشته از اين، وظيفه ي اصلي دولت تامين احتياجات دنيايي مردم است كه البته همه شاهد كارنامه ي بسيار درخشان؟! دولت آخرالزماني نهم در ارتباط با انجام اصلي ترين وظيفه اش هستيم شايد از همين روست كه وظيفه دنيايي اش را واگذاشته، درصدد تامين آخرت مردمان است!احمدي نژاد همچون بسياري از موارد ديگر، به اين وعده اش مبتني بر كاهش فشارها يا لااقل عدم افزايش برخوردها با مردم در رابطه با مسايل اجتماعي عمل نكرد و حرفي كه سه شب مانده به انتخابات در پيشگاه ميليون ها ايراني زد را زير پا گذاشت. خوانندگاني كه بخاطر ندارند از كدام حرف و وعده ي ايشان سخن مي گويم به آرشيو تلويزيون و يا روزنامه هاي اول تيرماه 1384 مراجعه كنند تا تفاوت فاحش حرف و عمل دولتمردان دولت آخرالزماني را دريابند.شايد برخي تصور كنند حرف هاي احمدي نژاد درباره ي آزادي هاي اجتماعي يك اشتباه لُپي بود كه از دهانش در رفت. اما نه، اينطور نيست زيرا همان روزها كلهر دستيار انتخاباتي وي كه به نمايندگي اش درميزگردهاي تلويزيوني هم شركت مي كرد و بعد از انتخابات به عنوان مشاور رييس جمهور و نماينده وي در شوراي نظارت بر صداوسيما انتخاب شد در گفت و گويي با تلويزيون ماهواره اي هما از وعده هاي احمدي نژاد هم پا فراتر گذاشت و مدعي شد نه تنها محدوديت هاي بيشتري در زمينه هاي فرهنگي و هنري بوجود نمي آيد بلكه برعكس، اگر اين دسته گل آراداني بر كرسي صدارت جلوس فرمايند بند ها از هم خواهد گسست و بصراحت مثال زد كه در حوزه ي موسيقي فضا آنقدر گشاد (منظور همان آزاد و باز است!) خواهد شد كه حتا هنرمندان و خارجه نشين از جمله خواننده گان مقيم لوس آنجلس هم مي توانند به ميهن آمده همين جا به فعاليت هاي هنري بپردازند و دروغ هاي شاخدار ديگري از اين دست كه دو روز بعد از خاطر ايشان زدوده شد. اگر اكنون از وي سوال شود جناب كلهر آن وعده ها كه به نيابت از كانديداي محبوب و متبوع ات دادي پس كو چه شد؟ احتمالن خيره در چشم پرسش كننده زل زده از اساس گفتارش را حاشا خواهد كرد، يا شايد بگويد ما براي خواننده هاي لوس آنجلسي دعوتنامه فرستاديم خودشان نيامدند آخر كدام عاقلي آمريكا را ول مي كند براي زندگي به ايران مي آيد! البته اينها پاسخ هاي احتمالي كلهر بر اساس گمانه زني بنده است چه بسا آنقدر شهامت و شجاعت داشته باشد و مردانه بايستد و بگويد : موسم انتخابات بود و رقابت با «استوانه نظام» تنگاتنگ، ما هم مي خواستيم بهر نحو ممكن راي بياوريم لذا به تاسي از لنين كه اعتقاد داشت «هدف وسيله را توجيح مي كند» هم من و هم رييس ام دورغي گفتيم حالا هم كه اتفاقي نيفتاده است! انشاالله در چهار ساله ي دوم رياست جمهوري دسته گل آراداني، جبران خواهيم كرد ايندفعه مي كوشيم بجاي ريشه كني بدحجابي، ريشه ي بدحجاب ها را بسوزانيم آندفعه موفق نشديم دعا كنيد اينبار بشويم!«معجزه هزاره سوم» به وعده ي خود و دستيارش عمل نكرد كه هيچ، حتا حلقه هاي فشار بر جامعه در دوره ي وي چنان تنگ تر شد كه برافروخته گي مردم را در پي داشت. همانگونه كه اشاره كردم جامعه طبق معمول تن به اين فشارها نداد و بعد از يك گپ كوتاه كه اغلب پس از هر شوك يا فشار حكومتي بوجود مي آيد دوباره حتا فراگيرترهمان كرد كه مي كرد و دوست مي دارد بكند. البته اين مساله تازه گي ندارد در ماجراي مبارزه با ويديو ، ماهواره و موارد بسياري از اين دست، كه خشونت حاكميت كمتر از برخورد با بدحجابي و غيره هم نبود نهايتن اين مردم بودند كه حرف خود را به كرسي نشاندند. اگر چرخي در خيابان هاي تهران و اغلب شهرها و حتا روستاهاي ايران اهورايي بزنيد ميزان ناكامي دولت در برخورد با باصطلاح ناهنجاري هاي اجتماعي دست تان مي آيد. احمدي نژاد به وعده اش در ارتباط با مو و اندازه ي مانتوي خانم ها عمل نكرد اما بانوان اعم از پير و جوان با پافشاري بر خواسته هاي شان و عمل به آنچه كه مي پسندند وعده ي دسته گل آرادان را تحقق بخشيدند.