آیت الله حسینعلی منتظری رسمن وارد عرصه ی انتخابات شد. پیش از این، ایشان در محافل خصوصی گفته بود «به کسی رای دهید که شجاع است» و یا «من به کسی رای می دهم که عمادالدین باقی رای خواهد داد». ظاهرن عاقبت ایشان چنان خطر را برای ایران اهورایی جدی احساس کردند، که بعد از سال ها سکوت در ارتباط با انتخابات، تصمیم به مشارکت گرفتند. هر چند مرجع عالیقدر شیعیان جهان در آخرین فرصت، آنهم در مقطعی که تبلیغات ممنوع و امکان اطلاع رسانی گسترده، درباره ی دیدگاه شان وجود نداشت، نظر خود را اعلام کردند اما از اصفهان، تهران و بسیاری از نقاط، که وی مقلدان بسیاری در آنجا دارد، خبر می رسد آرای کروبی رشد چشمگیری داشته است. کاش کروبی پیش از این، خدمت ایشان می رسید و کاش «آیت الله» هم، آنچه را در محافل خصوصی گفته بود، زودتر بطور علنی اعلام می کرد. در هر صورت این، تبلیغ برای کاندیدای خاصی نیست بلکه خبری ست تایید شده و موثق، مبنی بر اینکه آیت الله العظما منتظری به «شیخ اصلاحات مهدی کروبی» رای خواهد داد. /* /*]]>*/ در خبری دیگر از تبریز اکبر اعلمی(کاندیدای ردصلاحیت شده و نماینده ی ادوار ششم و هفتم مجلس) که در عمل، طی هفته گذشته برای کروبی، البته بطور چراغ خاموش فعالیت می کرد، عصر چهارشنبه 20 خرداد، بصورت رسمی حمایت اش را از کروبی، کاندیدای نخبه گان و روشنفکران اعلام کرد. حمایت هر چند کمی دیر اعلام شده ی اعلمی، بی تردید بر آرای «شیخ اصلاحات»، در مناطق آذری نشین، بخصوص شهرستان تبریز تاثیر جدی می گذارد. دکتر محسن سازگارا از روشنفکران و آزادیخواهان تبعیدی که بعد از تحمل مشقت های بسیار و زندان رفتن ها، بناچار جلای وطن کرد، بامداد چهارشنبه در «صدای آمریکا» گفت: موسوی دو قدم، بلحاظ اصلاح طلبی از خاتمی عقب تر، و کروبی دو گام از خاتمی جلوتر است . با توجه به شناخته شده بودن دکتر محسن سازگارا ، وی بی نیاز از تعرفه است. حمایت جریان لیبرال های ایران از کروبی هم، خبر مهمی بود که در آخرین روزهای منتهی به انتخابات اعلام شد. این جریان به شدت در طبقه ی متوسط و بخصوص بین روشنفکران، دانشجویان و دانشگاهیان در حال ریشه دواندن است. حمایت لیبرال ها از کروبی باز، بار روشنفکری کمپین انتخاباتی وی را سنگین تر خواهد کرد. «انجمن صنفی معلمان ایران» که در سال های دولت مهرورز نما!!! زیر شدیدترین فشارها قرار داشت بطور تمام قد به حمایت از مهدی کروبی برخاست. متاسفانه «انجمن صنفی معلمان ایران» آنقدر مظلوم است که نتوانست حمایت اش از شیخ اصلاحات را بطور گسترده ای در بین مردم و بخصوص معلمان شریف منتشر کند. «حزب دمکرات کردستان ایران» که یک تشکیلات اپوزیسیونی است، برای اولین بار، طی بیانیه ای از «شیخ اصلاحات» حمایت کرد. حزب دمکرات کردستان ایران، تنها تشکیلات اپوزیسیونی است که وارد عرصه ی انتخاباتی شد. این حزب که پایگاه گسترده ای بین هم میهنان کردمان دارد، در چند دهه ی اخیر هزینه های سنگین مانند ترور دکتر قاسملو دبیرکل حزب ، ترور دکتر شرفکندی(دبیرکل بعدی) و یارانش در ماجرای معروف میکونوس پرداخته است. حمایت مولوی عبدالحمید از بزرگان اهل تسنن از شیخ اصلاحات باعث شد هم میهنان سنی مذهب ما در انتخاب دچار سرگردانی نشوند. ایشان علیرغم تهدیدات بسیار ستادی در سیستان و بلوچستان برای کروبی دایر کرد. اینها نمونه هایی هستند که ادعای ما را مبنی بر حمایت از شیخ بعنوان طراز روشنفکری ایران اثبات می کند. در واقع کروبی و بخصوص جریان حامی وی، گزینه ی بی برو برگرد دگراندیشان است. مهدی کروبی هر میزان رای بیاورد ما قادر خواهیم بود با اتکا بر آن، سنگ بنای دمکراسی در ایران اهورایی را بنا نهیم. امان و صد امان، از پوپولیزم، در این غوغا و شور، اگر برخی به آرمان های اصلاح طلبانه خیانت نمی کردند، نعل وارونه نمی زدند شور را با شعور در هم می آمیختند بهترین فرصت، برای انعکاس مطالبات و گامی بزرگ جهت حصول به دمکراسی بود. دمکراسی را اندیشمندان و نخبه گان هر جامعه ای تیوریزه می کنند و جامعه که، چون توده ای بی شکل است را شکل می دهند بزرگانی همچون عبدالکریم سروش، جواد طباطبایی، بابک احمدی، عمادالدین باقی، احمد زیدآبادی، محمد علی نجفی، عباس عبدی، غلامحسین کرباسچی، نیلی، مهاجرانی، مومنی، مولوی عبدالحمید، رضوی فقیه، کیوان صمیمی، جمیله کدیور، بهاره هدایت، شادی صدر و ده ها و صدها جوان روشنفکر دیگر، نه نوجوانانی که تا دیروز روزنامه هم نمی خواندند اما امروز جو زده شده اند. محمدخاتمی، اکبرهاشمی و همچنین اپورتونیست های مشارکتی، کارگزارانی، مجاهدین انقلاب اسلامی، بخشی از ملی-مذهبی ها و ... ، فردا که موسوی کابینه اش را معرفی کرد و آب یخی روی ملت حداکثرخواه ایران ریخت و کار بدست امثال ابولفضل فاتح ها ، کچویان ها، عناصر «حزب پادگانی» و غیره افتاد، باید جوابگو باشند. بالاخره هر شور و جو عوامانه ی اجتماعی، اگر پاسخ دلخواه را دریافت نکند به محاق رفته و سرخورده خواهد شد، این حضرات یکبار باعث سرخورده گی ملت ایران شدند و دیدیم در انتخابات شورای دوم، مجلس هفتم، ریاست جمهوری نهم و شورای سوم چه شد. از پس دولت خاتمی، دولت واپسگرای احمدی نژاد روی کار آمد و کشور ما را به قهقرا رفت. من که سر در نمی آورم آخر این چه جبهه ای است، مسخره است ناطق نوری و خاتمی در یک جبهه؟! سعید عسگر و حجاریان دوشادوش هم؟!! مسیح مهاجری و رضا خاتمی با هم؟!! ! بگذریم اگر به دور دوم برویم و کروبی از دل این خاکستر عوامفریبانه سر برآورد آنگاه، قضیه بسیار فرق خواهد کرد. زیرا دیگر لولویی نیست تا برخی بگوید برای به خانه فرستادنش ناچار شدیم اصلاح طلبی را رها کنیم و به اصلاح طلب اصولگرا بچسبیم. اگر هم مهدی کروبی رای نیاورد، با هر میزان رایی که بدست می آورد، دیگر جریان اصیل دمکراسی خواهی شکل گرفته است که با آن پروسه ی دمکراسی خواهی و توسعه ی همه جانبه ی میهن اهورایی مان را به پیش خواهیم برد. امروز مهمتر از هر چیز، به خانه فرستادن احمدی نژاد و ایادی اوست. البته شاید بجای خانه، باید در محضر دادگاهی عادل به خیلی از اتهاماتی که متوجه اش است پاسخ دهد. بروید رای دهید تا ایران یکبار دیگر ققنوس وار از خاکسترش سر برآورد. فردا ایران بی احمدی نژاد نفسی به آسوده گی خواهد کشید، بی خجالت و سرافکنده گی.
رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

با سپاس از ابراز دیدگاه تان