مهدی کروبی در جمع انبوه آذری های قهرمان بخشی از گفتنی ها را گفت چوپان دروغگو به شیخ اصلاحات گفته بود هر چه داری رو کن و در روزنامه ات بزن. و کروبی در تبریز گفت و اعتمادملی هم منتشر کرد اما از تهران و بسیاری شهرها خبر می رسد روزنامه اعتمادملی را جمع کرده اند و در برخی دکه ها که روزنامه بود صفحه اول را برداشته بودند!
به سایت روزنا بروید و شاهکار کروبی کاندیدای مورد حمایت روشنفکران دینی و سکولار،دراویش،معلمان،تشکل های دانشجویی، زنان، سازمان ادوار تحکیم وحدت و بیش از دو هزار ان جی او را ببینید. بروید ببینید اگر آنان که هشت سال فرصت طلایی اصلاحات را بباد دادند آنان که امروز متحد ناطق نوری ها، فاتح ها، عناصر حزب پادگانی و... شده اند اگر ذره ای از حمیت شیخ اصلاحات را داشتند ایران چنین روز و روزگاری نمی یافت.
ما مطالبه محوران حامی برنامه های کروبی به تصمیمی که گرفتیم مباهات می کنیم که حامی یک اصلاح طلب بی پیشوند و پسوند هستیم. ما با طرح مطالبات و انعکاس آن، همان سه هفته قبل که سازمان دانش آموختگان ایران(ادوارتحکیم وحدت)، دفتر تحکیم وحدت، بزرگانی همچون سروش،احمدی،مهاجرانی،عبدی،باقی،زیدآبادی و... از مهدی کروبی حمایت کردیم و مطالبات را فریاد زدیم بقول عباس عبدی ماهی دلخواه را از این انتخابات صید کردیم. اکنون هر دولتی روی کار بیاید باید تکلیف اش را با انبوه خواست ها روشن کند و اگر به مهدی کروبی رای دهید اوست که باید این مطالبات را محقق کند و خواهد کرد.
چوپان دروغگو! تو که می گفتی هر چه دارید رو کنید، حال که رو کردیم چرا روزنامه ما یعنی همین تک و توک تریبون هایی که داریم را توقیف می کنید؟ ای وقیحان، دروغ گویان و مزوران خجالت خجالت.
در ادامه مطلب بخوانید و ببینید شیخ اصلاحات چه گل طلایی به دروازه ی ارتجاع و تمامیت خواهی زده است من مهمترین مطالب اعتمادملی امروز را در ادامه مطلب آورده ام:
كروبي در تبريز افشا كرد: جزئيات ماجراي توصيهي 700 ميليون دلاري احمدينژاد
اعتمادملي، زهره آشتياني: كروبي باز هم تعدادي ديگر از اعضاي كابينهاش را معرفي كرد و بنابراين دو نفر ديگر به جمع سه نفرهاي كه هفتههاي گذشته اعلام كرده بود پيوستند. «با توجه به اينكه تبريز مركز تغيير و مشروطهخواهي است اينك دو عضو ديگر كابينهام را در اين شهر معرفي ميكنم جمليه كديور و محمدعلي رحماني از ديگر اعضاي كابينهام خواهند بود»و با چنين جملهاي بود كه مهدي كروبي دو نفر ديگر از اعضاي كابينهاش را معرفي كرد تا اينك تركيب 5 نفر از كابينه او معين شود. او اين خبر را در جمع دانشجويان دانشگاه تبريز اعلام كرد،دانشجوياني كه او را به خاطر مناظرهاش با احمدينژاد ستودند و شعار ميدادند «واي بر اين دولت مردم فريب» و اين كروبي بود كه از آنها خواست به جاي آنكه شعار دهند مراقب باشند تا تخلفي در انتخابات صورت نگيرد و هر تخلفي را گزارش دهند پس دوباره دانشجويان فرياد زدند «كروبي بيداريم از احمدينژاد...» مهدي كروبي ديروز درحالي وارد شهرتبريز شد كه خيابانهاي اين شهر پوشيده از بنرهاي بزرگي بود كه تصاوير محمود احمدينژاد را در شكلهاي متفاوت نمايش ميداد. تابلويهاي بزرگي كه عكس محمود احمدينژاد قبل و بعد از رياست جمهورياش را نشان ميداد و روي آن نوشته شده بود حاميان خودجوش و مردمي احمدينژاد؛ حامياني كه ميليونها تومان براي راي دوباره به دولت احمدينژاد هزينه كردهاند و همواره رئيس آن نيز تاكيد دارد كه هيچ گونه ستادي ندارد و اين حاميان مردمياش هستند كه چنين بنرهاي يك شكل و يك اندازه را در سطح وسيع در سراسر كشور پراكندهاند. اين موضوعي بود كه کرباسچي در جمع دانشجويان دانشگاه تبريز بدان اعتراض كرد. وي با بيان اينکه عدهاي سراسر شهرها را با بنرهاي 12 متري خود پوشاندهاند ولي ادعا ميکنند يک ريال هم براي انتخابات هزينه نکردهاند اظهار داشت: «اميدوارم با کمک شما برنامه مهدي کروبي براي اداره کشور به اجرا درآيد.» ولي به نظر ميرسيد كه ديگر مردم با اتكا به عكس و شعارهاي عامهپسند راي خود را به نام فردي به ثبت نميرسانند چرا كه همين مردم تبريز كه اوايل خرداد به استقبال ميرحسين موسوي رفته بودند،ديروز از مهدي كروبي استقبال كردند. كروبي كه به همراهي محمدرضا عباسي فرد،محمدعلي رحماني، فاطمه كروبي، ذبيحالله كريمي و سيدجهان مشعشعي از سلسه اهل حق آتش بيگي وارد تبريز شد نه تنها با استقبال جمعي از روحانيون، مردم و جمعي از مسوولان ستادهاي انتخاباتياش و حزب اعتمادملي در آذربايجان روبهرو شد بلكه باز اين دراويش اهلحق اين خطه بودند كه با يك تشكر و البته آن هم به خاطر دفاعي كه كروبي در مناظرهاش از آنها كرد به پيشوازي او رفتند. هنگامي كه اتوبوس تغيير وارد خيابان شد مردم با ديدن او به دنبال ماشين حركت ميكردند و با نشان دادن نمادهاي سفيد رنگي كه بر دستانشان داشتند حمايت خود را از وي اعلام ميكردند. گاهي كروبي اتوبوس را متوقف ميكرد تا با مردم سخن بگويد و در اين ميان اولين موضوعي كه در كلام حاميانش ميآمد سخن از مناظره بود و چنين بود كه حتي برخي از حاميان مير حسين موسوي رنگ سفيد و سبز را در كنار يكديگر بر مچهايشان بسته بودند تا اينكه بگويند انها حامي اصلاحطلبان هستند. كروبي هنگامي كه به دانشگاه تبريز رسيد بهرغم پيشنهاد همراهانش مقابل در ورودي دانشگاه پياده شد تا مسير طولاني باقيمانده تا سالن محل سخنرانياش را در كنار دانشجويان باشد. اما او وقتي كه به ميان دانشجويان ميرفت حرفهاي بسياري براي آنها داشت. او نه تنها بخشي ديگر از كابينهاش را معرفي كرد بلكه به افشاگري درباره پرونده 700 ميليون دلاري دولت محمود احمدينژاد پرداخت و حتي ديروز اعلام كرد كه پس از انتخابات پرونده نفت اردبيل را در روزنامه اعتمادملي منتشر خواهد كرد. وقتي او خبر داد كه قصد دارد تا توضيحاتي را درباره اين ماجراي 700 ميليون دلار مطرح كند دانشجويان حامي وي يكصدا فرياد ميزدند «اصلاحات بيدار است از احمدينژاد...». اما شرح ماجرايي كه كروبي از آن خبر داد چنين بود: «در مناظره با احمدينژاد از ماجراي 700 ميليون دلاري که در دولت وي روي داده است، صحبت کردم، ولي اين يک شعار تبليغاتي نبود بلکه امروز توضيحاتي بيشتري در اين باره ميدهم. آقاي رئيسجمهور قصد داشت تا به فردي 700 ميليون دلار بدهد. در اين راستا رئيس کل بانک مرکزي، ميگفت که بايد اين برداشت با مجوز و مصوبه مجلس باشد يا اينکه رهبري اجازه دهند زيرا بايد بدانيم که سند و مدرک آن چيست؟ اين موضوع منجر به درگيري ميان رئيسجمهور و رئيس کل بانک مرکزي شد و بنابراين از رهبري خواستم تا وارد اين ماجرا شود و هنگامي که به محضر رهبري رسيدم، رهبري اجازه ندادند چنين برداشتي صورت بگيرد. چند روز بعد از اين درگيري رئيس کل بانک مرکزي برکنار ميشود.» اين آن ماجرايي بود كه محمود احمدينژاد در مناظرهاش و در مقابل 70 ميليون ايراني آن را تكذيب كرد و مدعي شد كه چنين اخباري صحت ندارد، هرچند كه او درباره پرونده نفت اردبيل نيز چنين موضعگيري كرد و خواستار آن شد كه كروبي اين پرونده را در روزنامه منتشر كند. پس كروبي نيز اين وعده را اجرا خواهد كرد چرا كه ديروز در دانشگاه تبريز گفت: «داستان پرونده اردبيل ماجرايي دارد که بعد از انتخابات بايد بررسي و پيگيري شود، البته همان شب در مناظره آقاي احمدينژاد گفت که پرونده اردبيل به مقامات قضايي و روزنامهها داده شود. من از همين جا اعلام ميکنم بعد از پايان انتخابات و مشخص شدن سرنوشت آن، هر سرنوشتي که براي آن رقم خورده باشد، پرونده نفت اردبيل را به روزنامه اعتمادملي ميدهم.» چنانچه در انتخابات تخلف شود برخي قضايا را طرح ميكنم كروبي كه ساعتي پس از مناظرهاش با موسوي به كوي دانشگاه تهران رفته بود در ميان حاميان سفيدپوشش به مسوولان اجرايي و نظارت كشور هشدار داده بود تا از دخالت نيروهاي خودسر در عرصه انتخابات جلوگيري كنند و چنين بود كه ديروز نيز او در جمع دانشجويان تبريز اعلام كرد: «اگر خداي ناکرده گزارشهايي مبني بر تخلفات سازمان يافته و تشکيلاتي دريافت کنم، گزارشها را به وزارت کشور اعلام ميکنم و اگر تا ساعت 11 صبح اقدامات لازم از سوي وزارت کشور انجام نشد، من مصاحبهاي خواهم کرد و برخي قضايا را مطرح ميکنم.» تحركاتي كه اخيرا از سوي برخي از نيروهاي خودسر براي اخلال در عرصه رقابت آزاد در انتخابات آغاز شده است كروبي را بر آن داشت تا ديروز شفاف و صريح مانند هميشه نسبت به دخالت چنين نيروهايي هشدار دهد؛ وي گفت: «نشانههايي وجود دارد که احساس ميکنم نيروهاي خودسر قصد دارند وارد عرصه شده و تحرکاتي انجام دهند. من اميدوارم اين اتفاق رخ ندهد ولي رسما اعلام ميکنم در روزي که راي گيري ميشود، از همان لحظات اول مراقب اوضاع هستم و نيروهاي ما نيز در سراسر کشور بايد مراقب باشند، ما نيروهايي را طبق قانون در پاي صندوقهاي راي آماده کردهايم و چنانچه تخلفي صورت گيرد، آنها به من گزارش ميدهند و من در برابر اين تخلفات اقدامات لازم را انجام خواهم داد.» وي تصريح کرد: «در دوره انتخابات قبلي من تمام شب را بيدار بودم و بعد از نمازصبح خوابيدم که آن اتفاقات افتاد، اما در اين دوره ديگر بعد از نمازصبح هم نميخوابم. تمام نيروهاي ما در پاي صندوقها حضور دارند و مراقب اوضاع هستند.» وي با اشاره به اينکه اکنون زمزمههايي مبني بر تحرکات نيروهاي خودسر وجود دارد گفت: «براي اينکه نگوييد من قبلا در اينباره صحبت نکردهام و هشدار ندادهام، ميگويم که خبرهايي ميرسد در برخي جاها نيروهاي خودسر راه افتادهاند و حرفهايي را با مردم ميزنند، مانند کميته امداد امام خميني (ره) كه در اين روزها تحرکات خاصي را آغاز کرده است، ولي ما ميگوييم حواسشان جمع باشد و بگذارند مردم آزادانه انتخاب کنند». وي افزود:«من اعلام ميکنم کسي در انتظار اينکه با چک پول و پولهايي که توزيع شده است، راي بياورد نباشد. بلکه راي متکي به اراده مردم است. اگر پولي هم به مردم داده شده است، براي خودشان اشکال ندارد ولي آگاهانه انتخاب کنند.». دو عضو ديگر كابينه كروبي معرفي شدند اما كروبي ديروز در دانشگاه تبريز پس از گذشت 10 روز از اعلام دو عضو كابينهاش، جميله كديور و محمدعلي رحماني را به عنوان ديگر اعضاي كابينهاش معرفي كرد. كروبي با اعلام كديور به عنوان وزير زن اولين فردي است كه وزير زن را در كابينهاش قرار داده است. البته كروبي اعلام نكرد كه كديور و رحماني در كدام وزارتخانه مسووليتي را بر عهده ميگيرند. ولي به هر حال او اينك 5 وزير كابينهاش را ميشناسد و به مردم معرفي كرده است و بنابر همين است كه گفت: «اکنون با معرفي کديور و رحماني، پنج نفر از اعضاي کابينهام مشخص شده است و ميتوانيد ترکيب آن را تا حدودي حدس بزنيد. من کابينهاي تشکيل ميدهم که با قدرت کارش را انجام دهد و نيروهاي خودسر را سر جايش بنشاند و دولتي تشکيل ميدهم که زيرمجموعهام بداند وظيفهاش چيست و در کارهايي که به او مربوط نيست، دخالت نکند.» وي با اشاره به اينکه چرا تاکنون فردي حزبي را به عنوان اعضاي کابينهاش انتخاب نکرده است، گفت: «اعضاي حزب بنده در اولويت قرار دارند که در اين رابطه در آينده بهطور مفصل توضيح خواهم داد و با آنان گفتوگو ميکنيم.» اعتراض كرباسچي به رد صلاحيت اعلمي غلامحسين كرباسچي كه مهدي كروبي را در اين سفر يك روزه همراهي ميكرد به درخواست دانشجوياني كه فرياد ميزدند «كرباسچي – تريبون، تريبون» ناچار شد تا دقايقي را براي آنها سخن بگويد. او در سخنانش معترض بود به رواج دروغگويي در كشور و در واكنش به اين ماجرا گفت: «متاسفانه گزينشها و رد صلاحيتها باعث ميشود تا فردي همچون آقاي اعلمي نماينده شما بهرغم زحمات و تلاشي که براي کشور و انقلاب انجام داد تاييدصلاحيت نشود و اين محروميت کشور از افراد و مديران کاردان، شايسته و پر تلاش است. اينکه فردي بتواند با شارلاتان بازي به مردم دروغ بگويد ولي افراد ديگر حق نداشته باشند در برنامه خود پاسخ مناسب دهند شرايط مناسبي براي انتخاب آگاهانه مردم فراهم نميکند. اگر انشاءالله دولت تغيير پيروز شود يکي از گامهاي اساسي آن اصلاح قانون اساسي يا حتي لازم باشد تغيير بخشهايي از قانون در جهت فراهم شدن بستر انتخابات آزادانهتر در کشور است تا مردم به جاي حرف کانديداها به برنامه آنها راي دهند.» فقط كروبي ميتواند تغيير را ايجاد كند محمدعلي رحماني عضو ارشد مجمع روحانيون مبارز قبل از آنكه به عنوان يكي از اعضاي كابينه كروبي انتخاب شود و قبل از آغاز مراسم طي سخناني تاكيد كرد: «طي چهار سال گذشته نابسامانيهايي به وجود آمده که براي همه مشهود است. در اين چند شب مردم متوجه شدهاند که چه کساني از طريق تزوير وارد عرصه شدهاند و از اين طريق راه خود را ادامه ميدهند. بنابراين در چنين شرايطي کسي ميتواند تغيير را محقق سازد که خودش فردي انقلابي و اثرگذار باشد.» وي با بيان اينکه مهدي کروبي فردي اثرگذار است، گفت: «از تجربه مديريت علمي و دانشگاهي برخوردار و 30 سال در عرصههاي مديريتي حضور داشته است بنابراين حضورش ميتواند به تغيير شرايط کمک کند. وي برخلاف مديراني که از صراحت و صداقت برخوردار نيستند، با شجاعت و صراحت اشکالات را بيان ميکند و ما نيز اکنون به فردي براي رياستجمهوري نياز داريم که شجاع و صريح باشد.»
دفتر آيتاللهجوادي آملي فيلم هاله نور را تاييد كرد
گروه سياسي:دفتر آيتالله عبدالله جواديآملي طرح موضوع «هاله نور» از سوي محمود احمدينژاد را تاييد و دو شماره تماس براي پاسخگويي به پرسشهاي هموطنان در اينباره اعلام كرد. براساس فيلمي كه منتشر شده است، رئيسجمهوري در ديدار با آيتالله جواديآملي كه پس از نخستين حضور در مجمع عمومي سازمان ملل انجام شد از رويت «هاله نور» هنگام سخنرانياش خبر داده بود. به گزارش سايت قلم نيوز مردم ميتوانند از طريق شمارههاي 7724424-0251 و 7751199-0251 با دفتر آيتالله جواديآملي تماس بگيرند و از صحت ماجرا مطلع شوند. احمدينژاد در مناظره تلويزيوني با مهديكروبي اين فيلم را ساختگي خوانده است. همچنين در پي تكذيب ماجراي هاله نور از سوي احمدينژاد يك عضو هيات امناي دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم كه در ديدار رئيسجمهوري با آيتالله جواديآملي حضور داشت، به شدت از دروغگويي رئيسجمهوري انتقاد كرد. حجتالاسلام محمدتقی سبحانی با بیان اینکه سخنان رئیسجمهور فعلی در پاسخ به کروبی خلاف واقع بود، به خبرنگار سايت آینده گفت: «احمدینژاد در تاریخ 6/7/84 وارد قم شدند و با موسسات مختلف فرهنگی و پژوهشی مهم قم جلساتی داشتند، سپس همراه الهام رئيسدفتر وقت رئيسجمهور و معاون پارلمانی وقت رئیسجمهور و حجتالاسلام پارسانیا عضو هیات امنای دفتر تبلیغات و حجتالاسلام کعبی حقوقدان شورای نگهبان عازم منزل حضرت آیتالله جوادیآملی شدیم. در آنجا حاج آقای ایرانی، مسوول سازمان تبلیغات اسلامی قم، استاندار وقت و فرمانده نیروی انتظامی قم و نیز حجتالاسلام سعید جوادیآملی، فرزند آیتالله هم حضور داشتند و همانگونه که در فیلمهای موجود دیده میشود، آقای احمدینژاد مطالب عجیبی را درباره سفر خود به نیویورک مطرح کردند.» وي افزود: «در آن جلسه دو دوربین موجود بود، یکی دوربین دفتر آیتالله جوادی و دیگری دوربین صداوسیما که هر دو هم اظهارات آقای احمدینژاد را ضبط کردند و بعد از آن هم من با فرزند آیتالله جوادیآملی صحبت کردم که این چه حرفهایی بود که آقای احمدینژاد زد؟» عضو هیات امنای دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم و از نویسندگان نامه موسوم به «جنبش نرمافزاری» به رهبر انقلاب، با انتقاد از تکذیب اظهارات جلسه مذکور گفت: «به هر حال سیاست هرچقدر مقدس باشد، مقدستر از دین و اخلاق نیست. آقای رئیسجمهور یا معتقد به این حرفها (هاله نور) هست یا نیست، البته نزدیکان ایشان که ما با برخی از آنان ارتباط داریم،دائم این حرفها را مطرح میکنند. بنابراين اگر معتقد به چنین عقایدی هستند، باید بگویند و پای آن بایستند و عقاید خود را برای مردم توجیه کنند.» وي اضافه كرد: «اگر هم معتقد نیستند باید بگویند که اشتباه کردیم و طرح آن مسائل ساختگی بود. البته بیانات حکیمانه آیتالله جوادیآملی پس از سخنان ایشان هم مشخص میکند که گوینده قبلی چه گفته بود، چون ایشان میگویند مردم را فریب ندهید و پیغمبر اکرم(ص) میفرمود حتی حیوان را هم فریب ندهید.» سبحاني با اشاره به حضور سخنگوی دولت در این جلسه، تاكيد كرد: «اگر آقای الهام آمادگی دارد، از ایشان دعوت کنم در جلسهای حضور یابد و در چشم ما نگاه کند و مسائل مطرح شده از سوی رئیسجمهوري را تکذیب کند.»
نمايندگان دو كانديداي اصلاحطلب خطاب به ضرغامي: حداقل انصاف را در روزهاي پاياني رعايت كنيد
گروه سياسي: مرتضي الويري و بيژن زنگنه، نمايندگان دو كانديداي اصلاحطلب در ارتباط با صداوسيما در نامهاي مشترك به ضرغامي، رئيس سازمان صداوسيما خواستار رعايت عدالت از سوي رسانه ملي، در روزهاي باقيمانده تا برگزاري انتخابات شدند. آنان در اين نامه به در نظرگفتن حق پاسخگويي براي احمدينژاد از سوي صداوسيما اشاره و بر نكاتي تاكيد كردند. در اين نامه آمده است: در مناظرههاي اخير، صرفا در مواردي كه ساير نامزدها مطالبي در نقد اقدامات دولت (كه رئيس آن نيز نامزد انتخابات است) بيان ميكنند، مجري برنامه نسبت به تذكر به ايشان اقدام كرده و بيان ميكند كه اينگونه اظهارات موجب ايجاد حق پاسخگويي براي نامزد غايب يعني آقاي احمدينژاد ميشود. 1- صداوسيما در تمامي ايام انتخابات، بهطور يكجانبه نسبت به ايجاد فرصتهاي طلايي و نابرابر تبليغاتي براي مسوولان دولت فعلي و شخص آقاي احمدينژاد با اين استدلال كه صداوسيما گريزي از انتشار اخبار مربوط به رئيسجمهور و دولت ندارد نموده است. انتشار اخبار پر آبوتاب از افتتاح طرحها كه خوشبختانه همگي پس از 4 سال در اين 15 روز به نتيجه رسيدهاند، برگزاري مصاحبههاي متعدد با مسوولان دولتي كه عموما ناظر به پاسخگويي به ايرادات وارده به نامزد حاكم از سوي ساير نامزدها بوده است و پخش جهتدار اخبار به نفع يكي از نامزدها از نمونههاي جانبداري صداوسيما از نامزد حاكم است. 2- در روزهاي اخير كه ساير نامزدها از يك فرصت كوتاه، نابرابر و تحت كنترل ميخواهند به نقد اقدامات دولت از جمله در قالب بيان دغدغهها و مشكلاتي كه باعث شده احساس خطر كرده و در عرصه انتخابات فعال شوند، در پي هرگونه انتقاد از دولت با يك تذكر مجري روبهرو ميشوند. سوال مردم اين است كه چرا آقايان كروبي و موسوي هرچه ميگويند به ايشان تذكر داده ميشود ولي آقاي احمدينژاد هرچيزي بخواهد ميتواند بگويد و كسي هم جرات تذكر دادن به او را ندارد. اصولا سوال مهم اين است كه اگر قرار باشد نامزدها از اقدامات دولت فعلي انتقاد نكنند، پس ديگر چه كار بايد بكنند و آيا بايد در برنامهها به تعريف و تمجيد از دولت بپردازند؟ آقاي مهندس موسوي و آقاي كروبي در صحبتهاي خود به طور كلي و عمومي و بدون ذكر نام نامزد حاكم (آقاي احمدينژاد) از اقدامات دولت انتقاد كرده ونظرات خود را براي ايجاد دولتي شايسته شرايط انقلاب و جمهوري اسلامي به روشني بيان كردند و اگر قرار است چنين انتقاداتي، حق پاسخگويي در صداوسيما براي نامزد حاكم ايجاد كند، پس بهتر بود از ابتدا همانگونه كه صداوسيما متن سوالات از نامزدها را تهيه ميكرد، پاسخ آنها را به تناسب و مصلحت، به نحوي كه مورد پسند دولت نيز باشد تهيه ميكرد و در اختيار نامزدها ميگذاشت. 3- جناب آقاي ضرغامي، مردم از ما ميپرسند چرا هنگامي كه آقاي احمدينژاد در مناظره با آقاي كروبي و نيز در گفتوگوي ويژه جمعه شب 15/03/1388 در شبكه دو آنهمه به عملكرد دولت آقاي مهندسموسوي نخستوزير هشت سال دفاع مقدس حمله ميكردند چرا به ايشان تذكر ندادند و چرا صراحتا حق پاسخگويي را براي آقاي مهندسموسوي به رسميت نشناختند؟ 4- مردم ميپرسند چرا هنگامي كه آقاي احمدينژاد در مناظره با آقاي مهندس موسوي به دو رئيسجمهور قبلي كه در جلسه حاضر نبودند توهين كردند به ايشان تذكر داده نشد؟ اگرصداوسيما بيطرف است چرا به افراد غايب در جلسه مناظره بين آقاي موسوي و آقاي احمدينژاد كه با هدف اثرگذاري در فرآيند انتخابات توسط آقاي احمدينژاد به آنان توهين شد، فرصت دفاع از خود را نميدهد؟ 5- براساس برنامهريزي ستاد تبليغات انتخابات رياستجمهوري مقرر شده بود كه در برنامههاي زنده تلويزيون به هريك از چهار نامزد انتخابات، به ميزان مساوي وقت داده شود تا نسبت به بيان ديدگاهها و نظرات خود بپردازند. اين برنامههاي زنده شامل 3 مناظره 90 دقيقهاي بود كه به هر نامزد حدود 42 دقيقه وقت ميرسيد و برنامه گفتوگوي ويژه كه به هر نامزد طبق مصوبه اوليه 45 دقيقه وقت اختصاص مييافت كه ظاهرا بعدا اين وقت به 53 دقيقه افزايش يافت. يعني مجموعا هر نامزد طبق برنامهريزي اوليه ميتوانست از 95 دقيقه وقت استفاده كند. اعطاي هرگونه امتياز به يكي از نامزدها و بهويژه نامزد حاكم و دادن وقت مازاد بر 95 دقيقه به او، نه تنها موجب تضييع حق سه نامزد ديگر خواهد شد كه عليالقاعده اگر وقتي اضافي براي پاسخگويي به يكي از نامزدها داده شود، بايد به همان اندازه به بقيه نامزدها نيز وقت داده شود چرا كه نامزد حاكم در سخنان خود در وقت اضافه (مازاد بر 95 دقيقه) ميتواند بر روند انتخابات براي همه نامزدهاي ديگر اثرگذار باشد. باتوجه به مراتب و سوالات فوق انتظار موكد دارد كه صداوسيما در اين روزهاي معدود باقيمانده تا برگزاري انتخابات، حداقل انصاف را مراعات كرده و از اينجا فرصتهاي تبعيضآميز جديد براي نامزد حاكم كه از همه گونه امكانات، سرمايهها و منابع بيپايان مادي و پشتيباني و تبليغات بيدريغ، امتياز برگزاري انتخابات و نيز حمايتهاي وسيع و انحصاري ديگر برخوردار است، خودداري كند.
نكات ناگفته از مناظره کروبي و احمدينژاد
مناظره آقاي کروبي و آقاي احمدينژاد قطعا يکي از پربينندهترين برنامههاي تلويزيون بود. بعد از مناظره آقاي موسوي و احمدينژاد که در آن هرکسي که مقداري ادب داشت و پايبند به اصول اخلاقي بود شوکه شد، همه منتظر دومين مناظره آقاي احمدينژاد بودند که اينبار با کروبي انجام ميشد. شخصيت کروبي به جسارت و شجاعت معروف است. در حوزههاي سياسي رودربايستي ندارد. هر چه را که ديگران جرات نميکنند مطرح کنند، مطرح ميکند. پشتوانه سياسي قابل دفاعي دارد. همه اينها باعث شده بود تا وقتي او در برابر احمدينژاد قرار ميگيرد که در مناظره قبلي نشان داده بود پروايي از هيچچيز ندارد و از مرزهاي اخلاقي ميگذرد، انتظار برود که آن را تبديل به يک مناظره پرجاذبه و موفق کند. همين هم شد. احمدينژاد هم اين نکته را فهميده بود که با کروبي در حوزههاي چالشي شخصي وارد نشود و تصميم گرفته بود فقط آمار و ارقام ارائه کند. اولين موفقيت کروبي را در مناظره با احمدينژاد در اين ميدانم که در بيشتر فرصت مصاحبه، مسير مناظره را آنطور که خودش ميخواست تعريف کرد. آقاي کروبي يکسري معيار براي شناخت آقاي احمدينژاد ارائه کرد که در همهجا کاربرد دارد. مهمترينش ارائه آمار دروغ است. بازي اصلي احمدينژاد در اين انتخابات اين است که همه رهبران کشور را فاسد اعلام کند و خودش را آدم منزه و پاکيزه اقتصادي اعلام کند و با مظلومنمايي بر موج فقرستيزي عمومي جامعه سوار شود تا راي بياورد... در اين راه همه مخالفانش به اتفاق نظام جمهورياسلامي هم اگر فدا شوند، عملا برايش مهم نيست. کروبي در مناظره با طرح مسائل جدي انتقادي مثل مساله نفت در اردبيل، ماجراي گم شدن پولها و وامگرفتنهاي از بانکها براي دوستان و نزديکانش و دهها عنوان ديگري که سريع و صريح در برابر احمدينژاد قرار داد؛ کاري که تاکنون نشده بود. اينكه همه فهميدهاند دروغگويي امري ساده شده، خيلي دردناک است. گويا آقاي احمدينژاد بازي با آبروي مردم و مسوولان نظام را فقط ابزاري براي راي آوردن ميداند. نکته ديگر موفقيت کروبي در اين مناظره اعلام آن بود که کليت مبناي فکري و عقيدتي احمدينژاد کاملا متفاوت با مکتب و انديشه امام و رهبري است. ذکر نام مصباح يزدي از سوي کروبي، به عنوان ايدئولوژيک فکري احمدينژاد نيز از عناويني بود که تاکنون در تلويزيون در برابر افکار عمومي مطرح نشده بود. اين نگراني که آقاي احمدينژاد به فکر جايگزيني دراز مدت انديشه فرقه مصباحيه به جاي نظرات امام و رهبري باشد، ذهن خيلي از دلسوزان نظام و انديشه شرقي اسلامي را به خود مشغول کرده است. آقاي کروبي با تاکيد روي اين نکته با اضافه کردن نام شريعتمداري و جنتي توانست فضاي متفاوتي در حوزه انديشه از احمدينژاد به جامعه منتقل کند. اما نگرانيهاي اقتصادي و افشاگريهاي احمدينژاد همانها بود که بارها گفته بود و هميشه در ايام انتخابات تکرار ميکنند و پاسخ آن را هم بارها شنيدهاند. همراه ديرين ايشان آقاي پاليزدار قبلا در يک سخنراني افشاگرانه اعلام کرده بود که ليستي از مفسدان در اختيار دارد. در آن سخنراني علاوه بر هاشمي و ناطق نوري که در اين انتخابات حامي آقاي احمدينژاد نيستند، نام چند نفر از بزرگاني را هم که حامي احمدينژاد هستند، به عنوان مفسد اقتصادي گفته بود. آقاي احمدينژاد از آنها ياد نکرد چون اصلا تنها مصرف اين حرفها انتخابات است و همه چيز فداي آن ميشود. من در افکارعمومي مناظره کروبي و احمدينژاد را بسيار مثبت ارزيابي ميکنم ولي البته مناظره موسوي و کروبي در برابر احمدينژاد از اين لحاظ ناموفق بود که هيچکدام نميتوانستند پا به پاي رفتار غيراخلاقي وي پاسخ بگويند و او توانست مخاطبان متوسط به پايين جامعه مخاطب خود را همچنان منسجمتر کند. سيد محمد علي ابطحي
اعضاي فراكسيون اقليت خواستار شدند رسيدگي مسوولان به اتهامزنيها و دروغهاي احمدينژاد
اعتماد ملي: اعضاي فراكسيون اصلاحطلبان در واكنش به سبك تبليغاتي محمود احمدينژاد در انتخابات خواستار رسيدگي مسوولان به اتهامزنيهاي و دروغها و آمارهاي ساختگي رئيسجمهوري شدند. به دنبال اينكه رئيسجمهوري در مناظرهاي تلويزيونياش در واكنش به نقدهاي مشترك اما ناخواسته رقباي انتخاباتياش به دولت نهم تخريب و عبور از خط قرمزهاي اخلاقي را در پيش گرفته است نمايندگان اصلاحطلب بر رسيدگي مسوولان به دروغها و آمارهاي ساختگي رئيسجمهور تاكيد كردند. اين در حالي است كه پيشبيني ميشود احمدينژاد براي مقابله با برنامههاي رقباي انتخاباتياش كه ضعفهاي دولت نهم را نشانه گرفتهاند بيش از پيش به اتهامزنيهايش شدت ببخشد. به اعتقاد كارشناسان و صاحبنظران خودمحوري محمود احمدينژاد و برخورد سليقهاي و غيركارشناسانهاش با مسائل عامل همبستگي كروبي، موسوي و رضايي در نقد دولت نهم است و از آنجا كه رئيسجمهوري چون توان مقابله كارشناسانه با نقدهاي علمي سه كانديداي رقيبش را ندارد تخريب و توهين را پيشه تبليغات انتخاباتي كرده است تا جايي كه تخريب و اهانت به رقبايش و ديگر چهرهاي شاخص نظام به محور اصلي برنامهها و سخنرانيهاي انتخاباتياش تبديل شده و فرصت ارائه برنامه از وي را سلب كرده است. مشخصه احمدينژاد هيجانزدگي است در همين راستا جمشيد انصاري، عضو فراكسيون اقليت در مورد مناظره احمدينژاد با کانديداهاي اصلاحطلب و اتهامزني به برخي از شخصيتها افزود: احمدينژاد به اصول اوليه مناظره و قانون آن مقيد نيست. وي با تاكيد بر اينكه اگرچه رئيسجمهور بايد پاسدار حقوق انسانها باشد اما وي ابايي از اينکه آبروي افراد را ببرد تا راي کسب کند ندارد ادامه داد: مسوولان بايد به اين شيوه تخريب احمدينژاد رسيدگي كنند و مانع تكرار اين شيوه شوند. به گزارش پايگاه خبري فراكسيون اقليت، انصاري تصريح کرد: برخلاف ديگر كانديداها رئيس دولت ابايي از اتهامزني ندارد. وي در مورد احتمال تاثير اتهامزنيهاي احمدينژاد به مسوولان نظام بر آراي او گفت: در بين کساني که از احمدينژاد حمايت ميکنند دو گروه قابل تقسيم هستند. يک گروه هوچيگر، هيجاني، بدون پايبندي به موازين شرعي و اخلاقي هستند، اين افراد از نوع رويکرد رئيسجمهور خوششان آمد. صداوسيما جاي دروغ گفتن نيست همچنين محمدرضا خباز، ديگر عضو فراكسيون اقليت نيز با اشاره به مناظرههاي انتخاباتي نامزدها در رسانه ملي، گفت: صداوسيما متعلق به مردم است و جاي دروغ گفتن و تهمت زدن نيست. نبايد اجازه دهيم به شخصيت و سوابق افراد در رسانه ملي توهين شود. عضو فراكسيون اصلاحطلبان تصريح كرد: مقامات و مسوولان بايد به نحوه شايسته از ترويج دروغگويي در كشور كه مدتي است از سوي احمدينژاد باب شده است جلوگيري كنند. مخبر کميسيون اقتصادي همچنين در واكنش به اتهامزنيهاي رئيسجمهوري گفت: اداره كشور برنامه ميخواهد و بدين منظور اعتقاد داريم كه هيچ برنامهاي براي اداره كشور قويتر از برنامه كروبي وجود ندارد زيرا اين برنامه در 35 محور و 8 راهبرد براي تكتك مسائل كشور طراحي شده است. خباز با بيان اينكه ديوان محاسبات چشم و گوش مجلس است و از طرف ملت نحوه اجراي قانون بودجه توسط دولت را بررسي كرده و تخلفات صورت گرفته را ارائه ميكند ادامه داد: طبق گزارش ديوان محاسبات، دولت نهم در طول 4 سال گذشته 3 هزار تخلف انجام داده كه 2 هزار مورد از آن در سال 86 اتفاق افتاده است. وي گفت: ديپلماسي دولت نهم بهگونهاي بوده كه با همسايگان خود نيز نميتوانيم ارتباط برقرار كنيم. آيا ايران نسبت به 4 سال گذشته از نظر مسائل سياسي و ارتباط با كشورهاي خارجي در دنيا به عزت رسيده است؟ اگرچه صاحبنظران خواستار ورود مسوولان براي رسيدگي به اتهامزنيهاي انتخاباتي احمدينژاد هستند اما به نظر ميرسد كه احمدينژاد براي مقابله با توافق و اشتراك نظر ناخواسته رقبايش بر ضعفهاي دولت نهم نه تنها در زمان اندك باقيمانده تبليغات انتخاباتي دست به اصلاح شيوه تبليغاتياش نزند بلكه با تند و تيز كردن اتهامهايش به مسوولان نظام درصدد كمرنگ كردن ضعفهاي مديريت چهار سالهاش بر آيد. عدم داشتن برنامه براي اداره كشور طي چهار سال آينده، تخريب چهرهاي شاخص نظام جمهورياسلامي، ارائه آمارهاي ساختگي و دروغين به مردم از يكسو و قانونگريزي، جابهجايي گسترده مديران اجرايي و عدم استفاده از نظرات كارشناسان طي چهارسال گذشته از سوي دولت نهم از جمله مواردي است كه كروبي، موسوي و رضايي به عنوان سه كانديداي رقيب رئيسجمهوري با استناد به آنها و براي اصلاح شيوه مديريتي كشور به انتخابات ورود پيدا كردهاند و برنامههايشان را بر رفع آنها قرار دادهاند.
شب پاسخ به تهمت
خبرگزاري فارس مناظره ميرحسين موسوي و مهدي كروبي را «محاكمه»خواند،خبرگزاري آفتاب تيتر زد:«ضربهفني شدن احمدينژاد در مناظره موسوي و کروبي». آينده نيوز نوشت:«شبي براي پاسخ به تهمت و دروغ» و تيتر عصر ايران اين بود:«بي سابقهترين و صريحترين انتقاد از احمدينژاد در چهار سال اخير.»سايت رجانيوز حامي دولت نوشت:«مناظره کروبي- موسوي به گعده دوستانه تبديل شد...تندخويي و قانونگريزي، ضميمه هتاکي غيابي هماهنگ عليه احمدينژاد.»فارس خبر داد:«بسياري از سايتهاي خبري از جمله جهان، برنا، ديدگاه، مردميار، مهر ورزش، گرانيوز، رهوا، ثانيه نيوز، حدانيوز، روايت، خبرنويس، بچههاي قلم، خدمت، قلمپرس و... نوشتند؛ مهديهاشمي رفسنجاني و غلامحسين كرباسچي و تعداد ديگري از اعضاي ستادهاي ميرحسين موسوي و كروبي تصميمگرفتند در جلسه فضاي مناظره به صحنه محاكمه احمدينژاد مبدل شود.»آفتاب نيوز نوشت:«مناظره مهندس ميرحسين موسوي و مهدي کروبي به صحنه شديدترين انتقادها از سياستهاي اجرايي دولت نهم و بيان صريح دروغهاي اين دولت و شخص رئيس آن تبديل شد. موسوي و کروبي، در آخرين برنامه از سه مناظره تلويزيوني خود ترجيح دادند که بيشتر بر نقاط اشتراک خود و نيز انتقاداتشان از شرايط موجود تکيه کنند.»آينده نيوز نوشت:«با وجود آنکه مجري در سوالي هدفدار از کروبي خواست اختلافات خود با موسوي را شرح دهد، مهدي کروبي که شب گذشته نتوانسته بود به برخي اتهامات احمدينژاد پاسخ دهد، فرصت را غنيمت شمرد و درباره برخي از آنها توضيحاتي ارائه داد.»فرارو نوشت:«در حالي که بسياري خود را آماده کرده بودند تا در مناظره کروبي و احمدينژاد همان مسائلي را بشنوند که رئيس دولت نهم در مناظره با موسوي مطرح کرده بود اما وي به مقوله ديگري پرداخت و تلاش کرد تا با نشان دادن جداولي کارنامه چهار ساله خود را موفقيتآميز قلمداد کند. اما به نظر ميرسد با مقابله به مثل مير حسين موسوي تمام برنامههاي احمدينژاد نقش بر آب شد.»تابناك نوشت:«مناظره ميرحسين موسوي و کروبي نيز در فضايي متفاوت با ديگر شبها برگزار شد. در اين مصاحبه، دو کانديداي انتخابات رياست جمهوري به نقد عملکرد دولت نهم پرداختند.در آغاز اين مناظر مهدي کروبي که بنا بر قرعهکشي، آغازکننده گفتوگو بود، به توجه مردم به مطالب مطرح شده در مناظره اشاره کرد و گفت: مردم با حساسيت مطالب نامزدها را در مناظرهها پيگيري ميکنند تا انتخاب خوبي داشته باشند.»
چرا به کروبی رای ميدهم؟
عبدالله مومني 22خرداد روز رایگیری برای انتخاب ششمین رئيسجمهور است، به جد معتقدم نتیجه این انتخابات تاثیر جدی بر تعیین شکل گذار به دموکراسی در ایران خواهد داشت، از این رو در بحث پیرامون انتخابات پیش رو آنچه برای هر نیروی دموکراسی خواه واجد اهمیت اساسی است، تاثیرات این انتخابات و نتیجهاش بر فرآیندگذار است. نگاه نگارنده نیز به این انتخابات نميتواند فارغ از دغدغه گذار باشد، ورود سازمان دانشآموختگان ایران(ادوار تحکیم وحدت) به میدان انتخابات و حمایت از برنامههای مهدی کروبی نیز تنها از منظر همین دغدغه بوده است. در این مقاله خواهم کوشید از زاویه گذار و از زاویه تلاش نیروهای منتقد برای بهبود وضعیت کشور دلایلی که منجر به حمایت بخش عمده ای از نیروهای تحولخواه از مهدی کروبی شد را شرح دهم: 1- دولت نفتی-رانتی مهمترین عامل فساد سیاسی و اقتصادی و بزرگترین مانع دموکراسي و توسعه در ایران است. دولتی که منابع اقتصادیاش را از زیر زمین به دستآورد در روی زمین خود را موظف به پاسخگویی نميداند. تاریخگذار به دموکراسی نشان ميدهد تنها دولتهایی تن به دموکراسی دادهاند که منابع اقتصادیشان وابسته به مالیات شهروندان باشد. وقتی دولت همه شریانهای اقتصادی کشور را در انحصار خود داشته باشد به راحتی جامعه را تحت تسلط خود در ميآورد و مانع رشد جامعه مدنی ميشود. وقتی جامعه در ضعف اقتصادی و دولت در نهایت قوت اقتصادی باشد عملا تشکیل احزاب و نهادهای مستقل و قدرتمند مدنی امری محال خواهد بود، به این ترتیب در بطن یک اقتصاد دولتی- نفتی تنها «حزب پادگانی» توان سازماندهی و اثربخشی جدی با تکیه به درآمدهای نفتی را خواهد داشت. دولت نفتی مهمترین مانع آزادسازی اقتصاد و در نتیجه تشکیل جامعه مدنی و شکلگیری نهادهای دموکراتیک است، از این رو حل مشکل دولت نفتی باید در صدر اولویتهای همه دموکراسیخواهان باشد. در این بین مهدی کروبی تنها کاندیدایی است که طرح و برنامه مشخصی برای حل مشکل دولت نفتی دارد؛ تقسیم مستقیم درآمد نفت خلاف آنچه برخی نا آگاهانه یا شاید آگاهانه طرحی پوپولیستی ميخوانندش برنامهای است دقیق و علميکه مبانی تئوریک قدرتمندی دارد، برخی از برجستهترین اقتصاددانان دنیا از هواداران اجرای چنین طرحی در کشورهای نفتی خاورمیانهای ،آفریقایی و آمریکایلاتین هستند. در ایران نیز این برنامه پس از چند سال کار کارشناسی توسط زبدهترین اقتصاددانان کشور طراحی شده است. با توجه به مختصات سیاسی و اقتصادی ایران تقسیم مستقیم درآمد نفت بهترین راه برای حل مشکل دولت نفتی است. این طرح خود به خود و به مرور زمان کاهش شکاف طبقاتی، افزایش سرمایه اجتماعی، احیای حس تعلق به دولت- ملت، از میان برداشتن احساس تبعیض و زمینه سازی برای قوتیابی بخشخصوصی، تحقق امنیت سرمایهگذاری و در نتیجه افزایش فرصتهای شغلی را در پی خواهد داشت. 2- مهدی کروبی در میان کاندیداهای موجود تنها کاندیدایی است که مواضع و برنامههای خود را در مورد اکثر مسائل مهم اقتصادی،سیاسی و اجتماعی کشور به طور شفاف و صریح بیان کرده است. برنامههای آقای کروبی مشخص است و در ضمن ایشان با شفافسازی تیمکاری خودشان نشان دادهاند که همکارانی متناسب با برنامههای ارائه شده را در کابینه خود جای خواهند داد. کابینه آقای کروبی مکانی برای اجتماع بوروکراتهای فرصت سوز نخواهد بود.کروبی برای تنظیم سیاستهایش مشاوران مختلفی در حوزههای تخصصی متعدد دارد. در کشوری که همه سیاستمدارانش متوهمانه خود را عقل کل و ارشدترین کارشناسان ميدانند، این برای کروبی امتیاز بزرگی است. کروبی در این انتخابات بنیانگذار سنت استفاده واقعی از متخصصان و پایبندی به خرد جمعی در عرصه سیاسی ایران بوده است. 3- مهدی کروبی اگرچه نه همه اما سطح وسیعی از مطالبات دموکراتیک نیروهای تحولخواه را نمایندگی ميکند. او حتی در این راه از بسیاری خط قرمزهای غیر رسمينیز گذشته است، برای اولین بار جامعه از زبان مهدی کروبی و آن هم در صدا و سیما سخنانی را شنید که پیش از این طرح آنها غیرممکن به نظر ميرسید، طرح مباحثی نظیر لزوم اصلاح قانون اساسی،پذیرش برابری حقوق زن و مرد، دفاع از حریم خصوصی مردم و به رسمیت شناختن سبکهای مختلف زندگی، نقد صریح، بیپرده و شجاعانه سیاستهای دولت نهم و شعارها و ادعاهای متناقض با کردار و عمل شخص رئيسجمهور که جامعه تشنه شنیدن آن بود و افکارعموميو حتی رقبای اصلاحطلب در انتظار بیان آنها از زبان رئیس سابق مجلس اصلاحات که در تنگناها به مثابه یاریگری برای اصلاحطلبان امروزی ایفای نقش ميکند، داشتند و بهتر از هر شخصی همتای انتخاباتیاش را ميتواند به هماوردی بطلبد. چنین مقاومت عملی و شجاعت مدنی است که آقای کروبی را در بین کاندیداهای موجود در موقعیت ویژهاي قرار داده است، از همین روست که ميتوان گفت این ویژگی به تنهایی ميتواند پایه تحلیل محکمي برای مدافعان و حامیان انتخاباتی کروبی در مواجهه با اصلاحطلبانی باشد که همواره بنای انتخاب را در انتخاباتها بر پایه ترجیح بد بر بدتر گذاشتهاند. اعتراض صریح به نقض حقوق بشر به طور شفاف و مصداقی از جمله مواردی است که کروبی را درمیان این کاندیدا به گزینهای منحصر به فرد تبدیل ميکند. 4- نیروهای تحولخواه و جنبشهای اجتماعی برای بازسازی خود پس از این فشار 4 ساله محتاج فضا و مجالی برای بازسازی خود هستند، آشکارا مشخص است که در میان گزینههای موجود بیشترین فضا و امکان را برای فعالیت کاندیداها فراهم ميکند. ما برای بازسازی خود و حرکت به سمت انسجام و سامان دادن حرکتی گستردهتر و عمیقتر محتاج چنین فضایی هستیم. کروبی در طول فعالیت خودش نشان داده که به تحزب و نهادهای مدنی معتقد است و میل دارد که این جامعه تودهای به سوی جامعهای مدنی و سازمان یافته برود. 5- کروبی از عملگرایی و قدرت چانهزنی لازم برای پیگیری خواستههایش بهرهمند است. او سیاستمداری است که سیاستهایش معطوف به نتیجه است؛ نه مبتنی بر حفظ وجهه و ژستهای فیلسوفانه و روشنفکرانه، آنچه امروز ما برای رسیدن به اهداف دموکراتیک در سیاست به آن نیاز داریم پراگماتیسم معطوف به نتیجه است. کروبی نماد چنین رویکردی به سیاست در شرایط ایران امروز است. کروبی خواستههای مشخص و صریحی را مطرح کرده و در عین حال از شجاعت و عملگرایی لازم برای تحرک بخشیدن به این خواستها بهرهمند است. 6- کروبی در سالهایی که دیگران در گوشه سکوت و انزوای - خود خواسته - در همه فراز و فرودهای سیاسی ایران حاضر بوده است و در مجموع و به رغم انتقادات موجود کارنامه نسبتا قابل قبولی در دفاع از حقوق شهروندی، کمک به زندانیان سیاسی و دانشجویان محروم از تحصیل داشته است. او خلاف دیگران همواره پذیرای گروههای دگراندیش و مدافع حقوق آنها بوده است. این بخشی از دلایلی است که منجر ميشود من روز 22 خرداد رای خود را علیه محمود احمدینژاد و به نفع مهدی کروبی به صندوق رای آرا بیندازم.
انتخابات، گزينه تسليم يا تلاش براي تغيير
از ميان متفکران عصر روشنگري ديدگاههاي ژان ژاک روسو در خصوص سازماندهي زندگي اجتماعي و مباني حقوقي دولت از اعتبار بيشتري برخوردار است. از اين رو الهامبخش انقلاب فرانسه و يکي از معماران دموکراسي غربي به حساب ميآيد. ايده قرارداد اجتماعي او در عين سادگي از چنان استحکام، ظرفيت و جامعيت برخوردار است که مباني آن ميتواند در طراحي، مهندسي، نظامهاي سياسي کشورهاي مختلف فارغ از تنوع فرهنگي و مشخصات تاريخي مردم آن مورد استفاده قرار گيرد. از ديدگاه روسو قرارداد اجتماعي پايه و اساس نظم اجتماعي است. هيات حاکمه از آن جهت مورد احترام است که بر پايه رضايت، مشارکت و اراده عمومي استوار ميباشد. برپايه قرارداد اجتماعي همه شهروندان در نهاد هيات حاکمه شريک بوده و آن را متعلق به خود ميدانند. بر اين اساس نوعي از مشارکت سياسي شکل ميگيرد که با نيروي مشترک افراد منافع جمعيت حفظ و صيانت ميشود. هر کدام از شرکا وابسته به ديگري بوده و غير از خودشان از کسي اطاعت نميکنند. چراکه اطاعت از هيات حاکمه اطاعت از اراده و راي خود محسوب ميشود. اين اساس قرارداد اجتماعي است. انتخابات و حق راي را مکانيسمي براي اجراي قراردادهاي اجتماعي معرفي ميکند. قانون اساسي ايران در اصل 56 اين مباني را مورد تاييد قرار ميدهد. (حاکميت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او انسان را بر سرنوشت اجتماعي خويش حاکم كرده است، هيچکس نميتواند اين حق الهي را از انسان سلب کند يا در خدمت منافع فرد يا گروهي خاص قرار دهد و ملت اين حق خداداد را از طرقي که در اصول بعدي آيد، اعمال ميکند.) اين برداشت از حق حاکميت ظرفيتهاي بسيار زيادي براي شرکت مردم در انتخابات ايجاد ميکند ولي مکانيسمهاي اجراي اين اصل به نحوي طراحي و مديريت شده است که براي بخش قابل توجهي از واجدين شرايط شرکت در انتخابات انگيزه مشارکت فعال در حق تعيين سرنوشت خود ايجاد نميکند. بخشي از آگاهترين اقشار جامعه به عنوان اعتراض به نحوه برگزاري، نظارت و مديريت انتخابات پاي صندوق راي حاضر نميشوند. شگفتانگيز اينکه متوليان برگزاري انتخابات بررسي آسيبشناسانه موضوع را مورد توجه قرار نداده و در مسير ايجاد انگيزه و اشتياق به رفع موانع موجود نميپردازند و به نظر ميرسد که حداقل بخشي از جريانهاي سياسي علاقهمند به مشارکت فعال و حداکثري مردم در انتخابات نبوده و از نتايج ناشي از حضور حداقلي مردم خشنود هستند. شگفتآور اينکه دارندگان آراي خاموش در اعتراض به اين سياست عملا موجب تقويت و استمرار آن ميشوند، چراکه صداي اعتراض آنها فقط در گوش خود ميپيچد و هيچ تغييري در رفتار مخاطبان اعتراض ايجاد نميکند. به نظر ميرسد که عملا آراي خاموش در خدمت منافع جرياني قرار ميگيرد که آراي نسبتا ثابتي در بخشي از گروههاي اجتماعي دارند، گويي که قرارداد نانوشته بين اين دو وجود دارد. مشکل ديگر دارندگان آراي خاموش اين است که آنها هيچ امکاني براي تاثيرگذاري مثبت بر روند حرکتهاي اجتماعي در اختيار ندارند، آراي خاموش از توان سازماندهي نيز برخوردار نيست بهرغم اينکه عدم مشارکت فعال آنها در انتخابات به خاطر اعتراض به وضعيت موجود است، هيچ برنامهاي براي تغيير وضعيت پيشنهاد نميکنند. خوشبينانهترين برداشت از رفتار آنها اين است که به قضا و قدر دل بستهاند و بدترين برداشت ايجاد تغييرات را فراتر از توان و سازوکارهاي ملي ارزيابي کرده يا دل در گرو حرکتهاي راديکالي سپرده يا اينکه کلا مايوس و نااميد بوده و انگيزه حرکت را از دست دادهاند. با هر تعبير و تفسيري از اين رفتارها يک چيز مسلم است و آن اينکه برخورد دارندگان آراي خاموش يا حداقل بخش وسيعي از آنها در قبال سرنوشت خود و کشورشان مسوولانه و سازنده نيست چراکه هيچ ظرفيت و فرصتي براي توسعه تدريجي کشور (در زمينه اقتصادي، سياسي، مدني) فراهم نميکند. در مقابل حضور فعال درانتخابات حداقل در فصل داغ آن فرصتهايي را بهشرح زير بهوجود ميآورد: 1- فرصت طرح مشکلات و مسائل کشور به صورت گسترده و تقويت گفتمان اصلاحات و ارتقاي سطح آگاهيهاي عمومي. 2- فرصت ايجاد جنبوجوش و کسب تجربه سياسي براي نسل جوان. 3- فرصت رقابت بين نيروهاي داخلي حاکميت که فضاي مناسبي براي نيروهاي خارج از حاکميت براي طرح مطالباتشان فراهم ميکند. 4- فرصت تقويت شيوه مدني و مسالمتآميز مبارزات اجتماعي. 5- فرصت آشکار کردن وزن نيروهاي اجتماعي طرفدار تغيير و منظورشدن وزن اين آرا در محاسبات کانديداها. 6- رقابت کانديداها براي جلب اين آرا بهتدريج نيروهاي مستقل طرفدار تغيير را به صورت يکي از بازيگران اصلي صحنه سياست ميکند و آنها بين اصلاحطلبان و محافظهکاران داوري کرده و نتيجه اينکه در يک جريان فعاليتمدني و سياسي موجب تعديل مواضع نيروها شده و موقعيت جريان مستقل مستحکم ميشود. 7- با شرکت در اين انتخابات فرصت چرخش در قدرت سياسي فراهم شده و از تمرکز اعضاي قدرت جلوگيري ميشود و تکثير نيروها موجب پلوراليسم سياسي ميگردد و تقسيم هر جريان سياسي داخل حاکميت به طيفها و نيروهاي بيشتر بهتدريج شرايط پلوراليسم سياسي فراهم ميشود. در مقابل فرصتهاي (حتي اندک و محدود) که مشارکت فعال در انتخابات را فراهم ميکند، عدم مشارکت فعال پاداشدادن به مسببان وضعيت موجود است و اين امر خلاف حکم عقل است چراکه در مقابل دو گزينه استمرار وضعيت موجود و تلاش براي تغيير آن (هر چند با شانس و احتمال اندک ) گزينه استمرار وصف موجود انتخاب ميشود.يک انتخاب عقلاني است که تنها پيامش اين است که انتخاب کننده با توجه به امکان انتخاب، بهترين گزينه را انتخاب ميکند. بنابراين به نسبت وجود فضاي مناسب او به نقطه مطلوب نزديکتر شود. اما عدم شرکت در انتخابات ما را در وضعيت فعلي، که دورترين فاصله را با نقطه مطلوب ما دارد، متوقف ميکند و هيچ اميد و انگيزهاي براي حرکت ايجاد نميکند، در حالي که دور شدن از اين گزينه فيالنفسه با هر نتيجهاي يک حرکت محسوب ميشود. گزينه مطلوب من کسي است که دغدغه اصلي او توسعه پايدار و فراگير ايران باشد. تامين حقوق مادي و معنوي هر ايراني صرفنظر از تعلقات سياسي، اجتماعي، مذهبي او هدف اصلي تصاحب پست رياست جمهوري باشد، در تحقق بخشيدن اين امر از شايستگي و قابليت لازم برخوردار باشد. با توجه به فضاي موجود هيچ يک از گزينههاي در صحنه انتخابات در نقطه مطلوب من قرار ندارد. اما فاصلههاي آنها از نقطه مطلوب من يکسان نيست به عبارت ديگرآنها همگي در يک نقطه قرار ندارند. رئيسجمهوري فعلي دورترين فاصله را با نقطه مطلوب من دارد و آقاي کروبي با توجه به عملکرد وي در دفاع از حقوق شهروندي فعالان مدني، سياسي، صنفي در نزديکترين فاصله تا نقطه مطلوب من قرار دارد. راي من به ايشان داراي دو بعد سلبي و ايجابي است، در بعد سلبي من اعتراض خود را به وضعيت موجود و پايان دادن به آن نشان ميدهم و در بعد ايجابي حرکت به سوي نقطه مطلوب در حد امکانات محدود موجود را به نمايش ميگذارم. بين گزينه تسليم به شرايط موجود يا تلاش براي تغيير، گزينه دوم را انتخاب ميکنم. يوسف مولايي
منطق گيشه
عباس عبدي جمعي از دوستان دانشجو از من خواستند كه يادداشتي در نقد شعار «رايآوري» بنويسم. شايد لازم بود كه اين يادداشت پيش از اين به تحرير درميآمد زيرا اكنون از جهت اثرگذاري تا حدي دير شده است، اما اگر براي انتخابات موثر نباشد، حتما براي ارزيابيهاي بعد از انتخابات مفيد خواهد بود.هر كالا يا خدمتي كه توليد ميشود براي عرضه است و اگر تقاضايي براي آن نباشد، آب در هاون كوبيدن و عملي نابخردانه است. منطق گيشه اين براي جلب نظر خريدار است كه صنعت بستهبندي هر روز بيش از پيش اهميت مييابد، صنعتي كه تغييري در كيفيت كالا نميدهد، بلكه فقط ظاهر آن را مردمپسند ميكند. بنابراين رايآوري هم شامل اين قاعده است و پذيرش آن فرضي مهم در هر انتخابات است. اما اين قاعده هميشه و در بلندمدت نسبت به كيفيت محصول موضوعي فرعي و در درجه دوم اهميت است و در صورتي كه ميان كيفيت و بستهبندي در كالا يا ميان برنامهها و رايآوري در انتخابات تناسبي وجود نداشته باشد، به سرعت آثار زيانبار خود را بر عرضهكنندگان كالا و خدمات و احزاب سياسي بار خواهد كرد. در انتخابات پيشرو مساله رايآوري از يك جهت ديگر هم مهم تلقي ميشود و آن رد و نفي دولت فعلي و جانشين كردن هر دولتي ديگر بهجاي آن است. با اين حال رايآوري به خودي خود يك واقعيت غير قابل خدشه نيست، بلكه نوعي تاكتيك تبليغاتي هم هست كه به صورت ضمني ميخواهد براي طرف مورد نظر خود ارزشگذاري كند و هدف تبليغاتي خود را در زير پوشش رايآوري پنهان كند. منطق رايآوري در انتخابات رياستجمهوري از نقطه ضعف اساسي رنج ميبرد. زيرا در وراي ظاهر هجومي آن، نوعي حالت شديدا دفاعي ديده ميشود كه به معناي فرار و پرهيز از بحث درباره كيفيت و برنامه سياسي است، و اين همان پاشنه آشيل اين شعار است كه حتي در صورت پيروزي، آثار و عوارض خود را به نحو ناخوشايندي نشان خواهد داد. وقتي بستهبندي كالايي معيار اصلي عرضه آن باشد و كيفيت كالا به محاق و حاشيه رود، پس از خريد كالا، طبعا بايد آن را مورد استفاده قرار داد و اينجاست كه ضعف كيفيت كالا، مشكل اصلي عرضهكنندگان را آشكار ميكند. اگر انتخابات يك مرحلهاي بود، قابل فهم و توجيهپذير بود كه براي جلوگيري از عرضه كالاي معيوب رقيب، بر منطق رايآوري و بستهبندي تاكيد كرد و توجه خود را موقتا از كيفيت برنامهها منصرف نمود، زيرا در چنين شرايطي محور اصلي اتحاد در نفي و رد يك كالا و نامزد است، اما هنگامي كه انتخابات دو مرحلهاي و با نصف بعلاوه يك انجام ميشود، تاكيد صرف بر نفي يك نامزد، از دست دادن فرصت براي عرضه كالاي باكيفيت است. كالايي كه ميتواند پايه كيفي براي سنجش كالاهاي رقيب و بعدي باشد. كوشش براي بالا بردن سطح ذائقه سياسي مردم و توليدكنندگان برنامههاي سياسي هدف مهمي در هر انتخابات است، محدودكردن سياست به نفي ديگران، بدون آنكه ايدههاي ايجابي مناسبي عرضه شود، در شان يك فرد يا حزب سياسي نيست و چيزي جز انفعال و بياعتباري را فرياد نميزند و آثار و عوارض آن پس از انتخابات نمود خواهد داشت. چندي پيش وقتي كه عوارض اين سياست را در فرداي پيروزي احتمالي از دوستي كه طرفدار اين سياست بود پرسيدم، با خنده گفت كه اصلا حاضر به فكر كردن به روزهاي بعد اين اتفاق احتمالي نيست، و درست هم ميگفت زيرا چنين فکري فرد را از ادامه راه فعلي منصرف خواهد کرد. منطق رايآوري هنگامي كه به تنها منطق محوري در عمل سياسي تبديل شود؛ حركت سياسي هم صرفا تبديل به حركتي سلبي (نفي وضع موجود) خلاصه ميشود، اين شيوه، كار را در ابتدا ساده و آسان ميكند، اما مشكلات و عوارض شديد آن در آينده گريبان همه را خواهد گرفت. منطق رايآوري در چنين حالتي از يك سو معرف ضعف و انفعال كنشگر سياسي است و از سوي ديگر نوعي بيتوجهي و حتي تحقير فهم عموم مردم به صورت ضمني در آن مستتر است. محوري شدن منطق رايآوري در سياست، همان منطق گيشه در فيلم يا تيراژ در مطبوعات است، و روشن است كه در چنين رقابتي چگونه ميتوان گيشه و تيراژ را بالا برد، در عين آنكه كيفيت را فدا كرد. منطق رايآوري در سياست وقتي محوري شد، احساسات جا را براي عقلانيت و خردورزي چنان تنگ ميكند كه شايسته يك عمل سياسي نيست. در چنين حالتي دوگانگي ميان ظاهر و باطن، علن و نهان، قلب و زبان به اوج خود ميرسد و اگر اين تعارضات در كوتاهمدت آثار خود را نشان ندهد، هنگامي كه هيجانات انتخاباتي فرو خوابيد شاهد عوارض آن خواهيم بود. تا هنگامي كه انتخابات دو مرحلهاي است، طبعا نگراني خاصي از بيتوجهي به منطق رايآوري وجود ندارد، و لزومي ندارد كه خود را اسير منطقي كنيم كه ما را از مشاركت واقعي در انتخابات محروم ميكند. اين منطق اگر واقعي هم باشد، در دور دوم ميتوان از آن تبعيت كرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
با سپاس از ابراز دیدگاه تان