وبلاگ شیر خفته در بلاگفا توسط بلاگفا بلوکه شد! من چند بار به مدیریت بلاگفا ایمیل زدم که بی پاسخ ماند، فقط برای بیست و چهار ساعت مدیریت وبلاگ در اختیارم قرار گرفت اما وقتی روز بعد خواستم پیام ها را چک کنم متوجه شدم بازهم مدیریت وبلاگ از اینجانب سلب شده است. در صورتیکه پروتکل مورد توافق سرور با کاربر را هم نقض کرده باشم (که تصور نمی کنم چنین باشد) باید به من هشدار داده می شد تا رفع کنم. اما اینگونه که پیداست یک شیوه ی جدید قلم شکنی در حال باب شدن است بی آنکه هزینه اش پرداخته شود زیرا اگر شیرخفته ی بلاگفا توسط دولت فیلتر، یا بوسیله ی خود بلاگفا مسدود می شد خب این یعنی در استانی مانند گیلان که تمامیت خواهان از همه گونه ابزاری برای سخن گفتن برخوردارند یک روزنامه نگار «تحول خواه» نمی تواند و اجازه ی حرف زدن ندارد. بار نخست که وبلاگ مسدود شد و من در همان فرصت کوتاه بازیابی وبلاگ، مطلبی نگاشتم دوستی پیام خصوصی گذاشت که از کف رفتن وبلاگ «محال» است! نمی دانم شاید چون در پستی از هک ایمیل ها نوشته بودم و در پستی دیگر وقتی پیوندهای وبلاگ دستکاری شدند از واژه ی هکپاک استفاده کردم ایشان تصور کرد مقصودم هک وبلاگ بوده است، نه! من هم شنیده ام هک بلاگفا تقریبن محال است البته هک ایمیل ها محال که نیست بلکه رایج هم شده است! برای آن دوست عزیزم و دیگر دوستان، از اینرو که دریابند چگونه محالی در کار نیست و بلاگفا، هم وبلاگ بلوکه می کند ، هم در ستون نظرات و همچنین پیوندها دستبرد زده می شود به وبلاگ آرش بهمنی ارجاع شان می دهم. در هر صورت ادامه کارم در بلاگفا ممکن نیست اگر هم برای هرازگاه نوشتن، از این «سرور مورد اعتماد»(بلاگر) استفاده نکردم بخاطر ساده بودن کار در بلاگفا بود. اما «عدو شود سبب خیر» ، می کوشم کار با اینجا را بیشتر آموخته مسلط شوم. از دوستان عزیزی که شیرخفته را لینک کرده اند نیز استدعا می کنم این آدرس را لینک کنند زیرا وبلاگ شیر خفته بلاگفا در عمل با سلب مدیریت از من مسدود شده، بنابراین از این پس هیچ مسوولیتی در قبال هر آنچه در آن هست ندارم. پیامی هم در آنجا نگذارید چون امکان تایید و انتشارش وجود ندارد دیدگاه های تان را با من و کاربران اینجا در میان بگذارید. در پایان از همه ی کاربران سپاسگزارم که هر روزه از وبلاگی که چند هفته به روز نشد بازدید کرده و آمار بازدیدکننده گانش از دویست کمتر نبوده است.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
امروز سانسور شدن هرچند براي سانسور شدگان تبعات روحي ونارحتي به همراه دارد اما در قضاوت يك مدال افتخار است.زيرا وقتي دولتي با امكانات غير قابل تصور وبيكران وقتي تاب تحمل منتقداني حتي در دنياي مجازي را ندارد اين حركت پيام اور چيست جزء بر حق بودن سانسور شدگان؟ما چه مي خواهيم جز ايستادگي بر حق اثبات ان در اين جدال نابرابر وامكانات ناچيز؟در انجا(بلاگفا)برات نوشتم كه ما زنجيره انساني به نشان وحدت وكثرت ازاديخواهان دست در دست تشكيل مي دهيم وهمديگر را دنبال مي كنيم كه در اين اوضاع ناجوانمردانه اين مهلك ترين ضربه كاري به سينه دروغ وجعل و تزوير وخرافه است.من مي نويسم پس هستم چه در بلاگفا چه بلاگر وچه وچه..
پاسخحذف