حکم جلب عمرالبشیر، دولت ایران و رسم مسلمانی!

وقتی حکم جلب عمرالبشیر حاکم ستمگرسودان بخاطر نسل کشی صادر شد انتظار می رفت مدعیان حمایت از مظلومان، مستضعفین و مسلمانان فریاد شادی سر دهند. اما دولت ایران شاید تنها دولتی در جهان بود که حکم صادر علیه حاکم سودان را تقبیح کرد! البشیر نوزده سال قبل بر علیه دولت قانونی صادق المهدی دست به کودتا زد و از همان تاریخ تا به امروز وبال گردن ملت استبداد زده سودان است. دوران حاکمیت این قبیل حکام را هم عزراییل تعیین می کند نه ملت های شان! از همین رو هر طور که می خواهند حکم می رانند و در قبال اعمال، افعال و گفتارشان به هیچ احد والناسی پاسخگو نیستند. تاوان اعمال نابخردانه این حکام خیره سر را ملت های شان می پردازند بی آنکه کمترین نقشی در اتخاذ تصمیمات حکومتی داشته باشند. طی سی سال گذشته اساس دیپلماسی جمهوری اسلامی حمایت از مستضعفان بالاخص مسلمانان بوده است. کشورمان بخاطر اتخاذ این مشی کم تاوان نپرداخته است. نمونه بارزش جانبداری از اعراب بر علیه اسراییل است. مواضع حکومت ایران علیه اسراییل در سه دهه اخیر، از همه کشورهای عربی و حتا ازخود فلسطینیان هم رادیکال تر بوده است! ورزشکاران میهن مان در میادین ورزشی از روبه رو شدن با نمایندگان اسراییل خودداری می ورزند در حالی که رییس حکومت خودگردان فلسطین با رهبران اسراییل پشت یک میز نشسته مذاکره می کنند. لازم به یادآوری ست حکومت خودگردان نماینده مشروع و انتخابی ملت فلسطین است و ایران هم این تشکیلات را بعنوان نماینده مردم فلسطین به رسمیت شناخته است از همین روست که سفیر فلسطین مستقر در تهران منتخب تشکیلات خودگردان است و نه گروه ها و احزاب رادیکال فلسطینی. در این مقاله اصلا قصد ندارم به منازعه اعراب و اسراییل و سیاست جمهوری اسلامی در این رابطه بپردازم. بلکه به این مساله اشاره کردم تا یادآوری کنم کشورمان سه دهه بخاطر سیاست خارجی مبتنی بر حمایت از مستضعفان و مسلمانان متحمل هزینه های گزافی شده و هنوز علیرغم تغییر و تحول سیاست اعراب و حتا فلسطینی ها نسبت اسراییل، حکومت ایران قدمی به پس و پیش برنداشته است و همچون گذشته بزرگترین آمال و آرمان نظام و هوادارانش «محو رژیم صهیونیستی» از نقشه جهان است. حال باید از دولتمردان کشورمان پرسید آیا مستضعف با مستضعف و یا مسلمان با مسلمان فرق دارد؟ آیا هزار کشته ی مسلمان، مظلوم و مستضعف دارفوری در سودان به یک کشته ی فلسطینی و یا لبنانی نمی ارزند؟ مگر غیر از اینست که«انسان ها در محضر الهی با هم برابرند الا متقی ترین شان» ، خب چرا هنگامی که رژیم مستبد سودان و شبه نظامیان وابسته به آن سیاهان مسلمان دارفوری را در غرب سودان قتل عام می کردند وزارت خارجه جمهوری اسلامی حتا یکبار سفیر سودان را فرا نخواند و مراتب اعتراض خود را نسبت به این نسل کشی جنایتکارانه به دولت آن کشور ابلاغ نکرد؟ ایران از جمله دوستان نزدیک سودان است و طرح های عمرانی زیادی با کمک جمهوری اسلامی در آن کشور اجرا می شود دولت ایران برای تحت فشار قرار دادن دولت سودان می توانست کمک های خود را به حال تعلیق درآورد و یا لااقل سودان را تهدید به تعلیق کمک ها نماید. اما در عمل سیاست خارجی مبتنی بر حمایت از مستضعفان بالاخص مسلمانان مظلوم جهان درباره ی مردم فقیر و درمانده سودان کاربردی نداشته است. کمااینکه نسبت به جنایاتی که بوسیله روس های «کافر» علیه چچن های مسلمان می شود نیز شاهد کمترین واکنشی از جانب جمهوری اسلامی نبوده ایم. عمرالبشیر طبق اسناد و مدارک متقن علاوه بر نسل کشی به ارتکاب دو قتل نیز متهم است. وی در حال حاضر حاکم بلامنازع سودان است لذا نباید متوقع بود طی روزها، هفته ها و حتا ماه های آینده او را دستبند به دست در اتاقک شیشه ای در دادگاه لاهه ببینیم. اما آنچه اهمیت دارد اینست که حکام مستبد باید بدانند دیگر همچون همه قرون و اعصار حتا تا همین چند دهه قبل، نمی توانند دست به آدم کشی و جنایت بزنند و حساب و کتابی هم در کار نباشد. بی شک سرنوشتی مشابه میلوشویچ،پینوشه ،صدام و دیگر جانیان به محاکمه کشیده شده، در انتظار عمرالبشیر است. اکنون در عصر نوینی بسر می بریم دیگرهیچ دولتی نمی تواند به بهانه استقلال، ملت خود را تحت آزار قرار دهد، آدم بکشد وقتی هم مورد اعتراض قرار گرفت بگوید«چهاردیواری اختیاری!»، بنظر می رسد دوران خوش ستمگران و آدم کشان بسر آمده است. تعجبم از محکومیت صدورحکم جلب دادگاه بین المللی علیه البشیر توسط دولت ایران، از اینروست که چگونه ممکن است کشوری بخاطر کشته شدن مسلمانی خود را به آب و آتش بزند و با جهانی درافتد اما از کشته شدن مسلمانی دیگر در سرزمینی آنسوتر نه فقط سکوت کند بلکه از متهمان به قتل و نسل کشی حمایت نماید! چه بسا بسیاری از خوانندگان از اظهار تعجبم تعجب کنند حتا بدان بخندند! زیرا بسیارانی اتخاذ چنین موضعی از سوی دولت ایران را بنا به دلایلی اصلا تعجب آور نمی دانند نمی دانم شایدم حق دارند!اما در پایان روی سخنم با کسانی ست که از روی خلوص و بر اساس اعتقادات قلبی شان، حامی دولت و سیاست خارجی اش در قبال فلسطین و لبنان هستند زیرا معتقدند اگر «کسی فریاد کمک طلبیدن مسلمانی را بشنوند و به مددش نشتابد مسلمان نیست» به این گروه از اشخاص باید یادآوری کنم مردمی که رژیم عمرالبشیر به قتل عام شان متهم شده مسلمان بودند. تعداد کسانی هم که طی سه سال اخیر در دارفور به قتل رسیده اند و یا بخاطر گرسنگی ، کمبود دارو و... جان سپرده اند از همه کشته شدگان لبنانی و فلسطینی در نیم قرن گذشته بیشتراست. حال از خود نمی پرسید چگونه دولت مورد حمایت تان در برابر قتل عام نزدیک به پانصدهزار نفر نه فقط سکوت کرده بلکه با مجازات متهمان به نسل کشی هم مخالفت است آیا اینست رسم مسلمانی؟!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

با سپاس از ابراز دیدگاه تان